روزانهها
همه- جهنم دیگران هستند! نگاهی به زندگی و آثار سارتر
- فصل اول رمان «رویای بابل» -ریچارد براتیگان ترجمهی پیام یزدانجو
- ما و دیوانگی سیامک وکیلی
- مروری بر صید قزا آلا در امریکا- میترا داور
- ادبیات مدرن در ایران پیشینهی زیادی ندارد از دیدگاه مدیا کاشیگر
- بامداد خمار و خماری ادبیات پیشرو!
- یادآوری سه قانون سادهی نوشتن در کامپیوتر و برای وب
پیوندها
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- نگاهی به مجموعه داستان «کافه پری دریایی» / میلاد میرمحمدصادقی
- گفتوگویم با منصور علیمرادی
- نگاهی به زندگی و آثار صادق چوبک/ میلاد صادقی
- آویشن قشنگ است
- نوستالژیا
- گفتگو با سلماز یگانه مهر/ داستان نویس
- داستان نویس باید پیشرو تر از فیلسوف باشد
- مرگ فرهنگی صدا ندارد
- در جستجوی خوشبختی از دست رفته/ میلاد صادقی
- عرصهی ادبیات در وب هم دچار فقر است!
- نگاهی به زندگی و آثار بهرام صادقی- ش.شهیدی
- شعری از محمد رضایی روشن
- نگاهی به زندگی و آثار گلی ترقی
- کدام ادبیات؟ کدام حرفه؟
- لنگپهنیسم یا سراغ خانهى کدخدا...
بایگانی
- تیر 1391 3
- تیر 1389 1
- فروردین 1389 1
- اسفند 1388 1
- بهمن 1388 2
- تیر 1388 1
- شهریور 1387 1
- بهمن 1385 1
- دی 1385 1
- آبان 1385 2
- مهر 1385 5
آمار : 135185 بازدید
Powered by Blogsky
شعری از محمد رضایی روشن
«راز»
شب از بستر خاموشی
بر کدامین اشک می‌خندد؟
چشمان سبزت
به یاد پژمردگی شانه‌هایم
در پناه کدامین آغوش می‌گرید؟
از ترنّم باران وُ
تنهایی ایستگاه
صدایت در من می چرخد:
مرا ببخش
روسپیانه عاشقت بودم!
.
شنبه 2 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:27 ق.ظ
درستش این بود: چشمان سبزت
به یاد پژمردگی شانه هایم...
راستی عکسم چی شد؟
سلام دوست خوبم فکر می کنم اشتباهی شد
چون من امدم
اگرشما ناراحت شدید باور کنید که من بد قول نیستم
من سر ساعت انجا بودم
راستی یه چیزی همیشه اطرافت رو خوب نگاه کن منظورم
نگاه ظاهری نیست
همیشه نباید خوبی ها وحتی بدی های رو جدی بگیری
به لحظه فکر نکن
به افقی پایدار فکر کن
گاهی یک لکه ی سیاه هرگز از دفتر زندگی پاک نمی شود
بازم بابت ان روز شرمنده من امدم شما نبودید
تلخ بود هر چند به خاطر صداقتش واقعی.
به روز نیستی!